به نام خدا

نام پدر:یار محمد

تاریخ تولد:4/11/1342

تاریخ شهادت:1362/1/22

محل شهادت:عملیات والفجر 1

نحوه ی شهادت:اصابت تیر به سینه و خون ریزی شدید

هر جا که بوی حسین(ع) را می داد و مشامش به عشق او در آن وادی معطر می گشت، بدان سو پر می کشید،و خود را فدای ولایت و عاشق شهادت می دانست.بی شک شهیدان ،کوچه های زلال آسمان را می شناختندو عطرش را حس می کردند که سبک بالانه خرامیدند ورفتند.

غلامعلی فاریابی روز جمعه 4 بهمن سال 1342 هجری شمسی مطابق با 8 رمضان سال 1383 هجری قمری و 24 جولای سال 1964 در شهرستان جیرفت در خانواده ای مذهبی که بنای زندگی خود را بر پایه اسلام و حماسه ی عظیم عاشورا پایه نهاده بودند چشم به جهان گشود.

غلامعلی فاریابی از ابتدا با معارف دین پرورش یافت به گونه ای که مادرش برای شیر دادن به وی ابتدا وضو می گرفت.

کم کم می گذشت و با مرور زمان غلامعلی دوستان و هم کلاسی های خوبی پیدا کرده بود،بیشتر اوقات دور و برش شلوغ و پر جنب جوش بود،محبوبیت خاصی داشت و از همه مهمتر معارف اسلامی را تا حد بیشتری از هم سنی های خود فرا گرفته بود.

دبستان را گذراند و به راهنمایی رسید،شوق به علم و تحصیل از ویژگی های بارز غلامعلی در دوران تحصیل بود.بچه های کلاس سوالات خودشان را از غلامعلی می پرسیدند و او هم با روی باز پاسخگو بود.

جنبش های مردمی تازه کار خود را علیه شاه ملعون شروع کرده بودند.غلامعلی از طرفداران این جنبش ها بود و در پخش اعلامیه ها در شهر جیرفت نقش اساسی داشت.

عشق به اسلام و آرمان های امام راحل در این زمان هم کامل واضح بود،تا آنجا که مادر غلامعلی،برای پخش اعلامیه ها در شرایط بسیار خطرناکی که هر لحظه امکان دستگیری غلامعلی توسط ماموران ساواک بود،مادرش فرزند خود را برای پخش اعلامیه ها می فرستاد.

جنبش ها به سطح بالاتری رسید و راهپیمایی ها در سراسر کشور آغاز شد.مردم کشته ها دادند تا روح خدا به پیروزی برسد

بالاخره پس از سختی  ها و مشقت های فراوان ملت ایران به پیروزی رسیدند و روح الله به وطن خود بازگشت.

بسیج راه اندازی شد و غلامعلی هم از بسیجیان پر شور و سربازی عاشق شهادت برای امام خمینی و آرمان هایش .شب ها برای شیفت نگهبانی به بسیج می رفت و تا صبح نگهبانی می داد.جالب اینجاست که صبح همان روز هم پس از یک شب بیداری کامل به مدرسه می رفت و به تحصیل خویش ادامه می داد.

مدتی کشور در حال سامان گرفتن بود و حالا که وضعیت کمی بهتر شده بود و زندگی مردم داشت به حالت اصلی خود بر می گشت،اولین حملات از سوی کشور عراق و صدام به مردم ایران آغاز شده.کشوری که تازه کار خود را آغاز کرده و ارتش منظم و مجهزی ندارد دچار جنگی نا برابر شده بود.

مردم از تمام شهر ها دست به دست هم دادند با دست هایی خالی با دشمن جنگیدند.

غلامعلی و دوستانش هم از قافله عقب نماندند و به کرمان آمدند و بعد از آموزش های کوتاه به میدان نبرد عق علیه باطل اعزام شدند.

عشق به روح الله و امام حسین باعث شده بود تا سختی و مشقت جنگ را احساس نکنند.

غلامعلی در عملیات های بزرگی شرکت کرده بود و حالا مردی جنگی با قدرت بدنی و جنگ آوری بالا بود.

شب عملیات بود و همه با یکدیگر خداحافظی می کردند و از یکدیگر طلب حلالیت. .

نیمه های شب بود که فرمانده تخریب لشکر 41 ثارالله تک تک بچه های تخریب را برای آمادگی برای باز کردن معبر های سد راه بیدار کرد و پس از توجیه کامل نقشه به منطقه ی عملیات فرستاد.

هوا کم کم روشن شده بود و دید دشمن نسبت به معبر ها افزایش یافته بود که غلامعلی توسط نیروهای دشمن از ناحیه سینه و قلب مورد اصابت گلوله قرار گرفت.

به دلیل اهمیت زیاد عملیات،امکان بازگردانی غلامعلی به سوی نیروی ها خودی نبود.

غلامعلی تا شب بعد با خونریزی شدید درد را تحمل کرد و در منطقه شهرانی همراه با کاروانیان امام حسین (ع) به سوی کربلا حرکت کرد و به سوی معشوق خود در آسمان ها شتافت.

آری اکنون دانستم که شهید چیت سازیان منظورش از گذر از سیم خار دار ها چه بود:

کسی می تواند از سیم خار دارهای دشمن عبور کند که در سیم خار دارهای نفس خود گیر نکرده باشد.

نرم افزار اندروید شهید غلامعلی فاریابی

دریافت تصویر ترمیم شده از شهید

زندگینامه کوتاه شهید غلامعلی فاریابی

غلامعلی ,ها ,های ,هم ,شب ,شهادت ,بود و ,خود را ,و به ,شده بود ,غلامعلی فاریابی

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

خلاصه کتاب مدیریت تبلیغات دکتر محمود محمدیان پاورلاین مهندسی دریا damnoshB برکه فیکوس لیراتا نادر نادری تعمیرتخصصی بُرد لباسشویی،یخچال و لوازم برقی تاج ویپ وبلاگ رسمی روستای شیخ آباد